در گذرگاه زمانخیمه شب بازی دهرروزها با همه تلخی و شیرینی خود می گذرندعشقها می میرندرنگها رنگ دگر می گیرندوفقط خاطره هاچه شیرین و چه تلخدست ناخورده بجا می مانند